رمان عاشقانه

دانلود رمان تاریکی روز pdf از رها شیدا با لینک مستقیم

دانلود رمان تاریکی روز pdf از رها شیدا

دانلود رمان تاریکی روز از رها شیدا با فرمت های pdf، اندروید،آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

نورآ دختری فقیر که توی خونه پدرش مثل یه کلفت باهاش رفتار میشه‌، اما بعد ازچند وقت به صورت ناگهانی وضع مالیشون از این رو به اون رو میشه و نورآ سر از خونه استادش فرازمند درمیاره و…

خلاصه رمان تاریکی روز

رختخوابامو جمع کردم و داخل کمد اهنی زنگ زده گوشه اتاق گزاشتم…خواستم به سمت سرویس برم که صدای غرغرهای مامان مثل همیشه سوهان روحم شد :چشمامو عصبی روی هم فشار دادم و با صدای نسبتا بلندی گفتم بله مامان خبر مرگت بیا این سفره رو بچین بابات میخواد بره بدو گردن خوردت نفسمو کلافه دادم بیرون تابع حرف مامان به سمت پذیرایی کوچیکمون رفتم سالمی به بابا دادم که با سر جوابمو داد.

. …. بازم مثل همیشه قلبم شکست … غرورم برای هزارمین بار خورد شد اخه کدوم دختری مجبوره که توی خونه پدریش مثل یک کلفت کار کنه؟به سمت اشپزخونه رفتم که مامان سفره ای رو که توش نون بود رو تو بغلم انداخت و گفت زود باش دختره تنبل هیچ میدونستی لنگ ظهر؟ اب دهنمو قورت دادم و با مظلومیت لب زدم مامان اخه امروز که کلاسم بعد از ظهره واسه چی باید زود بیدارشم ؟

بعدشم هنوز ساعت 8 :مامان ابروهاشو توی هم گره داد و گفت حرف نباشه گمشو کاری رو که گفتم انجام بده:به سمت در اشپزخونه داشتم میرفتم که با صدای مامان به سمتش برگشتم ….بعدشم تو اصلا حق درس خوندن نداشتی-… بابات بهت لطف کرد و گزاشت که درس بخونی باید ممنونمونم باشی… نه اینکه اینجوری واسه من زبون درازی کنی فهمیدی یا یه جور دیگه بهت بفهمونم؟؟

…با بغض سری تکون دادم و سفره به دست به سمت پذیرایی راه افتادم سفره رو جلوی بابا پهن کردم و به سمت اشپزخونه رفتم و بقیه ظرفاروهم اوردم که مامانم اومد سر سفره نشست و :گفت دوتا چایی بریز بیار ببینم دختر-

اطلاعات رمان رمان تاریکی روز

نام رمان : رمان تاریکی روز
نویسنده رمان : رها شیدا
ژانر رمان : عاشقانه
ملیت رمان : ایرانی
ویرایستار رمان : سایت ناولزلند
تعداد صفحه رمان : 130
اگر شما نویسنده این رمان هستید، میتوانید درخواست حذف ارسال کنید

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا