دانلود رمان بال های پرسونا pdf از س_مهر با لینک مستقیم
دانلود رمان بال های پرسونا pdf از س_مهر
دانلود رمان بال های پر سونا از س_مهر با فرمت pdf،اندروید،آیفون،نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
بهار کاراتهکار سابق تیم ملی است و با ضربهی پا یکی از مشتریان ثابت بیلیارد پرسونا را روانهی بیمارستان کرده و ارشیا…
خلاصه رمان بال های پرسونا
صدای رسا و بلند ارشیا در فضای اتاق مدیریت پیچ خورد و شیشه ها را لرزاند.:یه نفر بگه دیشب اینجا چه خبر بوده ! صمم بکم ایستادین منو نگاه میکنین ؟ پلیس اینجا چی کار داشته ؟نگاه خیره و عصبی اش میان صورت بهار نشست و انگار که وسط پیشانی اش را تراشید و به مغزش رسید . کرکره های دیوار شیشه ای را به محض ورود کشیده بود و میان سایه روشن اتاق ، ریتم نفس ها شنیده میشد .
بهار صدای قلبش را به وضوح می شنید وچشمانش خیره جذبه ی مرد روبرویش بود هوا را جمع کرد و صدایش غالب شد. من وظیفه خودم رو انجام دادم …چیزی که شما ازم خواسته بودین آقای سالاری ! اخم های در هم کشیده مرد جوان به دلش هراس انداخت اما مثل خودش یک گارد خنثی گرفت …از نظرش کار اشتباهی نکرده بود. چشمانش با دقت او را می کاوید و حرکت لبهایش حجم خشم را پس و پیش میکرد.
تا کی میخواست با همین دست های فرو رفته در هم ،با نگاه ریز کرده ، خیره و با انبوه سگرمه نگاهش کند؟!صدای دوباره تلفن روی میز فضای اتاق را شکافت.ارشیا با تندی سر چرخاند سمت رسول و بلند گفت : ” هاشمیه! مگه رستوران چه خبره پشت سر هم زنگ میزنه ؟ رسول از خدا خواسته پا تند کرد سمت در شیشه ای و غرغر کنان جو سرد اتاق را با غیظ ترک کرد .