دانلود رمان آسمان شب جلد سوم pdf از ناشناس بی احساس با لینک مستقیم
دانلود رمان آسمان شب جلد سوم pdf از ناشناس بی احساس
دانلود رمان آسمان شب جلد سوم از ناشناس بی احساس با فرمت های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
راجب دختر سوگل و سپهر هست که دشمنای سپهر اون رو میدزدن تا انتقامشون رو با شکنجه دادن سوگند بگیرن و بعد از آزادی سوگند اون با مردی آشنا میشه که برای جمع کردن مدرک از پدرش، برای اینکه اونو به زندان بفرسته، بهش نزدیک میشه اما…
خلاصه رمان آسمان شب جلد سوم
شهاب مرد چهارشونه ای بود. شکم هشت تیکه ای داشت اونم بخاطر ورزشکار بودنشه. از سن خیلی کم ورزش رو شروع کرده . البته اینکه می دونم شکمش هشت تیکه است، بخاطر اینه که یه بار جاسوسانه تو اتاقش قایم شده بودم و دیدم که از حموم در اومد و و فقط یه حوله دور کمرش
پیچونده بود. اونجا بود که بدن فوق العاده شو دیدم.
بعد از اینکه موهاش رو خشک کرد، اومد سمت کمدی که من توش قایم شده بودم. قلبم به تپش افتاده بود که نکنه پیدام کنه. اما پیدام کرد… وقتی در کمد رو باز کرد چارزانو نشسته بودم و دستامو دور زانوهام حلقه کرده بودم که منو دید.
شوکه نگاهم کرد. با مظلومیت و بغض نگاهش کردم.
-اینجا چیکار می کنی؟ نمی دونم چرا سریع اشکام روون شدن. نشست جلوی پاهام و گفت: سوگند… باتوام… کسی اذیتت کرده؟سرم رو انداختم پایین و با صدای ضعیفی گفتم: نه…پس چی شده که اینجا قایم شدی؟ این اتفاق مال وقتی بود که من 12 سالم. بچه بودم. بدتر از اون، ضعیف…هیچ وقت نتونستم تو چشمای کسی نگاه کنم و حرف بزنم… اولین کسی که تو چشماش نگاه کردم و جرأت بخرج دادم، حرف بزنم شهاب بود.