دانلود کتاب میرا اثر کریستوفر فرانک
دانلود رایگان کتاب میرا از کریستوفر فرانک
دانلود کتاب کتاب میرا از کریستوفر فرانک با لینک مستقیم
در مورد کتاب میرا بیشتر بدانیم :
این رمان در آن زمان به اوراوی داستان میرا «Mortelle» خصوصیات و ویژگی زندگیاش و انسانهایی را بیان میکند که توسط دولت اصلاح شدهاند.
آنگاه که اصلاح شوی، «به تو یاد خواهند داد که هر وقت تنها شدی از ترس فریاد بکشی، یاد خواهند داد که مثل بدبختها به دیوار بچسبی، یاد خواهند داد
که به پای رفقایت بیافتی و کمی گرمای بشری گدایی کنی. یادت خواهند داد که بخواهی دوستت بدارند، بخواهی قبولت داشته باشند، بخواهی شریکت باشند.
مجبورت خواهند کرد که با دخترها بخوابی، با چاقها، با لاغرها، با جوانها، با پیرها. همه چیز را در سرت به هم میریزند
برای اینکه مشمئز شوی، مخصوصاً برای اینکه از امیال شخصیات بترسی، برای اینکه از چیزهای مورد علاقهات استفراغت بگیرد.
و بعد با زنهای زشت خواهی رفت و از ترحم آنها بهرهمند خواهی شد
و همچنین از لذت آنها، برای آنها کار خواهی کرد و در میانشان خودت را قوی حس خواهی کرد
و گلهوار به دشت خواهی دوید، با دوستانت، با دوستان بیشمارت، و وقتی مردی را ببینید که تنها راه میرود
کینهیی بس بزرگ در دل گروهیتان به وجود خواهد آمد و با پای گروهیتان آنقدر به صورت او خواهید زد
که چیزی از صورتش باقی نماند و دیگر خندهاش را نبینید، چون او میخندیده است.» روزی راوی هم اصلاح میشود
و همانند دیگران نقاب به چهره، بر همگان لبخند میزند. رفعت بی همتایی دست می یابد زیرا بالزاک دورنگر است
در مورد نویسنده کتاب میرا بیشتر بدانیم:
کریستوفر فرانک نویسنده فرانسوی و رمان نویس مشهور است.
سیستم حاکم نیز سیستمی کاملاً توتالیتر است.
چیزی که جالب است این است که همه مردم چه اصلاح شدگان (آنها که دارای نقاب هستند) و چه سایرین باید برای هم داستانهای بامزه تعریف کنند
و دیگران را بخندانند. اما کسانی که داستانهای غمانگیز تعریف کنند فوراً برای اصلاح و عمل فرستاده میشوند.
خلاصه ی کتاب
لابد دارند از اولین ملاقاتشان حرف میزنند،
ویا از اولین شبشان.
بدون شک دارند از یک اولین حرف میزنند، چون دارد به آخرینش نزدیک میشود.
دوست داشتنِ خوبیهای دیگری دلیل عشق نیست، بلکه دوست داشتنِ عیبهای دیگری بزرگترین دلیل عشق است.
نمیدانم چه قدر وقت لازم است تا دیگران دردی را که در زیر نقاب خندان من وجود دارد کشف کنند.
هنوز در چشم هایش پرتوی از بدبختی دارد که جرئیاتش را فراموش کرده ولی سنگینی بارش را حفظ کرده است…
چون دیگر آینده یی ندارد، از گذشته حرف می زند.
وقتی خیلی دویده باشیم و نفسمان بند آمده باشد، برمی گردیم و راهی را که دویده ایم انداره می گیریم…
لطفا برای حمایت از نویسنده و انتشارات و همچنین مترجم کتاب را تهیه کنید.
در صورت درخواست كارگروه تعيين مصاديق محتواي مجرمانه لینک دانلود حذف خواهد شد .