دانلود رمان دانه سرخ پاییزی pdf از هستی کاف با لینک مستقیم

دانلود رمان دانه سرخ پاییزی از هستی کاف با فرمت های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

سپهر قهرمان دوچرخه‌سواری هستش. بخاطر حل مشکلات اخلاقی که برای خواهرزاده‌اش پیش میاد، همراه اون پیش یه روانشناس میره. ناردان، روانشناس قصه است و تو همون دیدار اول با لبخند سرخ اناریش جوری دل از سپهر می‌بره که سپهر حتی خودشم فراموش می‌کنه، چه برسه به زندگی قبل ناردانش…

خلاصه رمان دانه سرخ پاییزی

پاییز هم می‌تواند گرم ترین فصل سال باشد…اگر تو باشی، دل به حضورت خوش شود و نگاه چپ چپی تحویل سرمای حسود دهی…دلگیری و دلتنگی می‌ تواند معنا ندهد و خاصه پاییز عاشقی باشد.. فقط.. اگر باشی زیر باران قدم زدن می‌‌شود جز خیس شدن هم داشته باشد برایمان؛ اگر باشی…پاییز را الکی بد نام کرده اند.. آن ها فقط یک تو ندارند یک تو و یکی از آن چال های اعجاب انگیز گونه ات..

پاییز دلچسب ترین است، اگر فقط تو باشی…آری جانم؛ می‌شود که بشود قشنگ ترین فصل اگرتو باشی من باشم چال گونه ات هم و حاصل می‌شود لبخند انارم و حال خوش پاییزیپاییز کم کم از راه رسیده بود و برگ درخت های خیابان رو به زردی می رفت.
خنکای دلچسبی میان باد سرگشته در فضای اتاق که پرده ها را مدام به این ور و آن ور تکان می داد، در جریان بود که دلت را وادار می کرد چشمانت را ببندی و فقط نفس بکشی.

همراه با دمی عمیق، چشم از فنجان داغ میان دستانم می گیرم و حین برخاستن از روی کاناپه به سمت پنجره های قدی انتهای اتاق قدم برمی دارم. پرده ها را کنار می کشم و پنجره را می بندم.به طرف زن مغموم مقابلم می چرخم و این دفعه کنارش می نشینم. دستش را می گیرم و رو به چهره ی خسته اش زمزمه می کنم:-آخه چرا الان؟ انقدر دیر… این مسئله جوری نبوده که تو بخاطرش انقدر تعلل کردی.
نگاه لغزانش را بالا می آورد و به چشمانم می دوزد. لحن گفتارش با تحکم اما آمیخته به رنج است.