دانلود رمان سراب را گفت

تومان20,000


نام رمان : سراب را گفت
ژانر رمان : عاشقانه
ملیت رمان : خارجی
ویرایستار رمان : ناولز لند
قبل از خرید فــیلتر شــکن خود را خاموش کنید !
خرید و دانلود فوری قیمت : 20000

دانلود رمان سراب را گفت  با لینک مستقیم+pdf

 

خلاصه رمان سراب را گفت

یاس دیوانه وار آن قهوه ای پشمالوی کوچکش را که حالا پیراهنی با دامن چین دار صورتی برتنش کرده بود، دوست داشت … اما شهراد هم اولین تجربه اش بود … بودن با او یکطور خاصی َملَس بود … دلش قیلیویلی می رفت برای قرارهایشان … برای چت های آخرشبشان … با خودش که رو در وایسی نداشت، درست است که خجالت میکشید، اما حتی جوک های مثبت هجده شهراد و شوخی های منشوری اش را هم دوست داشت.

نگاه های شهراد یک شکل عجیبی بود که ضربان قلبش را بالا میبرد … بعد از بابا محسنش، او اولین مذکری بود که یاس پس از نوزده سال و چند ماه، در شروع بیست سالگی اش نزدیک خودش داشت … از همان روزهای اول دانشگاه، یعنی یکسال قبل تر، شهراد را چندباری در محوطه و سلف دیده بود … می دانست که از دانشجوهای سال آخریست … مدل لباس هایش، شلوارهای جین چسبان و پاره، با پیراهن هایی که اکثرا گلدار بودند و جذب، رفتار شوخش و چهره ی گیرایش، جذبش کرده بود

جای تعجب داشت که حراست دانشگاه سختگیری زیادی به لباسهایش نمیکرد … هرچه که بود، توجه یاس را به خودش جلب کرده بود … موهای پر پشت و خرمایی روشنش، چشم های نسبتا ریز و میشی رنگش خاص نبود، اما خوب بود، او صورت و اندام جذابی داشت … تیر خالص جذابیتش هم همان چال روی گونه ی راستش بود … دختران دور و اطراف شهراد هم کم نبودند … اما او هم بدش نمی آمد با دختر سال اولی دانشگاه که از قضا هم رشته ی خودش هم بود، کمی صمیمی شود …

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “دانلود رمان سراب را گفت”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا