دانلود کتاب داستان دوست من: کنولپ اثر هرمان هسه
دانلود رایگان کتاب داستان دوست من: کنولپ از هرمان هسه
دانلود کتاب داستان دوست من: کنولپ از هرمان هسه با لینک مستقیم
در مورد کتاب داستان دوست من: کنولپ بیشتر بدانیم :
«داستان دوست من» داستان مردی به نام کنولپ است.
کنولپ آزادمردی است که زیستن در صحرا را جایگزین زندگی در شهر کرده است.
او تنفس در بیابان و خوابیدن زیر سقف آسمان را بر دوندگی و روزمرگی های همیشگی در شهر و یا روستا ترجیح می دهد.
کنولپ قلندری است ولگرد که توانایی انجام هر کاری را دارد
ولی در عمل بیکاره ای بیش نیست. وجودش سرخوشی و شادی به ارمغان می آورد.
و از نبودش کسی رنجی نمی برد. در هر مکانی دوستان و آشنایان زیادی دارد.
با اصطلاحات و راه و رسم همه حرفه ها آشناست ولی تن به کاری نمی دهد.
چهار دیواری منزل و یا حتی محل کار حوصله اش را تنگ می کند. ولی پا به صحرا که می گذارد هوا را بوکشان و رقصان می رود.
در مورد نویسنده داستان دوست من: کنولپ بیشتر بدانیم:
هِرمان هِسِه (به آلمانی: Hermann Hesse)
(زادهٔ ۲ ژوئیهٔ ۱۸۷۷ – درگذشتهٔ ۹ اوت ۱۹۶۲ میلادی)
ادیب، نویسنده و نقاش آلمانی-سوییسی و برندهٔ جایزهٔ نوبلِ سال ۱۹۴۶ در ادبیات.
وی در ۲ ژوئیهٔ ۱۸۷۷ در شهر کالو (Calw) واقع در استان بادن-وورتمبرگ زاده شد.
پدر هرمان هسه مدیریت مؤسسه انتشارات مبلغین پروتستان را به عهده داشت.
مادرش دختر هندشناس معروف، دکتر «هرمان گوندرت» و مدیر اتحادیه ناشران کالو بود.
کتابخانه بزرگ پدربزرگ و شغل پدر، اولین باب آشنایی هرمان هسه جوان با ادبیات بود.
از طریق پدر و مادرش که مبلغان مذهبی در هندوستان بودند، به جهانبینی و تفکرات فلسفی هند دست یافت.
او که از اوان جوانی دارای روحی حساس و ضربهپذیر بود،
در مقابل نابرابریهای جامعه و تضاد درونی با پدر و مادرش، در سن پانزدهسالگی از مدرسه کلیسائی
ماولبرون(جایی که صحنه و فضای قرون وسطایی داستان او نارتسیس و گولدموند را فراهم آورد)
که بورس تحصیلی در رشته الهیات پروتستانتیسم را از آن داشت، فرار کرد.
بعد از فرار دچار افسردگی حادی شد که والدینش او را در بادبول تحت نظر جن گیر مدرنی قرار دادند
که سرانجام آن اقدام به خودکشی بود در نتیجه او را به آسایشگاه کودکان عقب افتاده ذهنی در اشتتن فرستادند
سپس در کانشتات یک دورهٔ یکسالهٔ را آغاز و چندی بعد در شهر کالو به کارآموزی در یک کارگاه ساعتسازی مخصوص
برجهای کلیسا، مشغول و پس از اتمام این دوره در شهر توبینگن در رشته کتابفروشی به مدت سه سال،
(۱۸۹۵ – ۱۸۹۸ میلادی) به کارآموزی پرداخت.
سرگرمی دلخواه هسه در اوقات فراقت نقاشی و باغبانی بود.
خلاصه ی کتاب
قهرمان این کتاب، شخصیتی به نام کنولپ است.
او آدم زیرکی است که آزاد بودن را انتخاب کرده است و سفر کردن را به یکجانشینی ترجیح میدهد.
کنولپ شخصیتی شاعرمسلک دارد که صحراگردی را ترجیح میدهد و مدام در سفر است.
از جمله نکات جالب در مورد شخصیت او این است که در لحظه زندگی میکند
و آدم شاد و خوشحالی است. از هر چیز کوچک و بزرگی لذت میبرد و برایش مهم نیست
اگر به جایی تعلق ندارد.
کنولپ با وجود بیماری و رنجی که دارد دست از کارهای خود نمیکشد
و همچنان به صحراگردی ادامه میدهد. به هر شهری هم که وارد شود خانهای پیدا میکند
که دوستانه پذیرای او باشد.
کنولپ پس از مرخص شدن از بیمارستان وارد شهری میشود
که یکی از دوستانش در آنجا ساکن است. در خانه دوستش بر از یک سری اتفاقات عجیب که برای کنولپ رخ میدهد،
باعث آشنا شدن او با دختری جوان میشود.
لطفا برای حمایت از نویسنده و انتشارات و همچنین مترجم کتاب را تهیه کنید.
به صورت درخواست كارگروه تعيين مصاديق محتواي مجرمانه لینک دانلود حذف خواهد شد .