

دانلود رمان تاسیان از مهدیه شکری با فرمت های pdf ، اندروید، آیفون و جاوا نسخه کامل با ویرایش مجدد و لینک مستقیم رایگان
هم اینک ما را همراهی کنید از رسانه فرهنگی ناولز لند / تاسیان: غربتِ ناشی از دیدن جای خالیِ کسی که بودنش واجب است، وقتی دست و دلت به هیچ کار، حتی نفس کشیدن نمیرود، نفس بُریدگی …
خلاصه رمان تاسیان
ته گلویم می سوخت … این هوای کثیف و پر از ذرات سرب ریه هایم را آزار می داد … امروز از کسی شنیده بودم خوردن یک لیوان شیر در روز برای این هوا واجب است و فقط یک جمله در ذهنم تداعی شد: دل خوش سیری چند؟ نگاهی به دفتر نوت کوچک سورمه ای رنگ که روی پایم بود کردم … چشمانم میان دفتر نوت و موبایلی که روی پای دیگرم ، صفحه ی ماشین حساب آن باز بود، رفت و آمد می کرد … اعداد و ارقام برایم گربه رقصانی می کردند.
بالای لیست با کلمات درشت نوشته بودم“ نسخه“. دردآور بود اما نسخه ای برای پیچیدن وجود داشت و نمی توانستم آن را نادیده بگیرم … پیچش این یک مورد مثل پیچاندن خورد و خوراک نبود … مبالغ قبض ها پایین تر بودند و چشمک می زدند … گاز، آب، برق، وام، موبایل، تلفن. هزینه های سرسام آور ماشین را در انتهای برگه ی کوچک دفتر نوت نوشته بودم … تعویض روغن، خرید دو عدد لاستیک که روی آن خط خورده بود، تعویض تسمه تایم، تعویض لنت چرخ های جلو … موارد زیاد بود آن قدر زیاد که وقتی به انتهایی ترین قسمت کاغذ رسیده بودم اندازه ی کلمات کوچک و کوچک تر شده بودند
این روند ریز شدن کلمات بوی فرار می داد … مطمئن بودم یک مورد با هزینه ی بالا در این لیست بالا بلند دارم که نخواسته ام خیلی به آن فکر کنم … لبخند موذیانه ای به کلمات ریز زدم … دفتر را جلوتر آوردم و چشمانم را ریز کردم تا ببینم چه چیزی را آن همه کوچک و ناخوانا نوشته ام …