رمان عاشقانه

دانلود رمان یلدای بی پایان pdf از ذکیه اکبری با لینک مستقیم

دانلود رمان یلدای بی پایان pdf از ذکیه اکبری

دانلود رمان یلدای بی پایان از ذکیه اکبری با فرمت های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

یلدا درست در شب عروسی اش متوجه خیلی چیزها می شود و با حادثه ای رو به رو می شود که خنجر می شود در قلبش. در این میان شاید عشق معجزه کند و او باز شخصیت گمشده اش را بیابد … پایان غیرقابل تصور !.

خلاصه رمان یلدای بی پایان

دستکشهارادرسطل زباله انداختم وخواستم ازاتاق خارج بشم که طبق معمول زهراباسروصدایمخصوص به خودش سررسید,اخ که چه انرژی داره این دختر,البته به قول خودش شایدمنپیرشدم,اهی میکشم وسعی میکنم حواسموجمع حرفاش کنم,تایه موضوع جدیدبرای بحث دستش ندادم:چیه بابا,مگه شوهرت مرده این طورعذاگرفتی؟نگاه بی فروغموبهش میدوزم واونم میفهمه که حرف نابجایی زده,بعدازکمی مکث دستمومیکشه ودرهمین حین که ازاتاق خارجم میکنه,دوباره شروع میکنه :دکترجدیده بالاخره اومد,بچه هاجمع شدن تودفتر

,بدوکه فقط منوتوموندیم,ولی نمیدونی هانیه میگفت خیلی خوشتیپ و باکلاسه,ولی حیف که نامزدداره,اهیکشیدکه نتونستم جلوی خندموبگیرم,بعدازرفتن دکتررستگارخیلی وقت بودبخش بدونسرپرست مونده بود,ولی امروزازقرارمعلوم سرپرسته جدیدکه خیلی انتظارشوکشیده بودیم اومدهبود,بچه هاتوی دفترجمع شده بودن وهرکدوم یه نظری درمورداین شخص مجهول میدادن,روناکگفت:بچه هاشنیدین میگن تازه ازالمان اومده,هانیه وسط حرفش پریدوگفت :

اره,مثل اینکهنامزدشم باخودش اورده,لبخندی به این همه هیجان بچه هازدم وانگارنه انگاراین جماعتدکترهای اینده ی این مملکتن,بامشاهده ی دکترازته سالن همه سربه زیربه پاخواستن وبادهانیبازدکترتازه واردبه همراه نامزد محترمشان وجایی بین گره کوردستهاشان,نیشخندی زدم واینفکرازذهنم گذشت که این اقای دکترعجب نامزدغیرتی داره,باشنیدن صداشت,سرم به ناگاهبالارفت وتمام حسهای خوب وبدعالم به جانم سرازیرشد:ای انکه گذشتی وندیدی نگهم را,دردی به جانه منه داغانه گنه کارگذداشتی,من دربه دره یک لحظه نگاهت,رفتی وندیدی این زخم که گذاشتی.}غرولندکنان دستم رابرای تاکسی تکان دادم,اخه نمیدونم ماهان کی دست ازاین بی فکریاش برمیداره,یه هفتست کامپیوترخراب شده,حتی به خودش زحمت یه بارچک

 

اطلاعات رمان یلدای بی پایان

نام رمان : یلدای بی پایان
نویسنده رمان : ذکیه اکبری
ژانر رمان : عاشقانه
ملیت رمان : ایرانی
ویرایستار رمان : ناولزلند
تعداد صفحه رمان : 902
اگر شما نویسنده این رمان هستید، میتوانید درخواست حذف ارسال کنید

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا