دانلود رمان دایی من pdf از راز_س با لینک مستقیم

دانلود رمان دایی من از راز_س با فرمت pdf، اندروید،آیفون،نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

وارد خونش میشه و شروع به خواندن دفتر خاطرات همسرش می کنه.دفتر خاطرات مربوط به عشق وروابط امید و همسرشه.داستان دفتر از جایی شروع میشه که ساغر برای اولین بار امید رو که بعد از 20سال به ایران برگشته در فرودگاه می بینه.در این بین اتفاقاتی می افته و دیدار های امید وساغر ادامه پیدا میکنه.واین دیدار ها تبدیل به عشق بزرگی میشه.امید تنها پسر ثروتمندترین مرد ایرانیه.و ساغر دختر یه خانواده متوسط که پدر و مادرش معلم هستن.امید که پس از برگشت به دنبال خواهر طرد شده از خانواده میگردد او را یافته و میفهمد ساغر خواهر زاده ی اوست.و این ماجرا به هر دوی انها ضربه ی بزرگی وارد می کند اما…

خلاصه رمان دایی من

درو باز کردم. قدم در خونه ی رویاهام گذاشتم. هر روز برای اومدن به این خونه لحظه شماری می کردم. اما حالا.. چرا این چند روز نیومدم اینجا؟ نگاهی به راه رو پیچی انداختم. کاش باز هم مثل همیشه با شنیدن صدای ماشین اینجا منتظر می موند تا با باز شدن در خودش رو رد آغوشم رها کنه. با اینکار تمام خستگی روز رو فراموش می کردم. نفسهاش به صورتم می خورد و من غرق لذت می شدم.

دستام رو محکم دورش حلقه می کردم. اونم دستاش رو دور گردنم حلقه می کرد. دور خودم می چرخیدم و به همراه فریادهاش می خندیدم. با خنده هاش دل خوش می شدم و سپاس گذار خدا.کتم رو در آوردم و روی صندلی انداختم. نگاهم به اطراف چرخید. هنوز هم ژاکتش روی صندلی بود. برداشتم و در آغوش فشردم. روی کاناپه ی جلو تلویزیون نشستم. اشکم سرازیر شد. چشام را بستم. صداش در گوشم پیچید. امیدی؟ سکوت کردم.

امیدجان؟باز هم سکوت کردم..آقا امید؟و پاسخ من سکوت بود.خوب میدونست منتظر چه کلمه ایی هستم اما باز هم از اون کلمه آخر از همه استفاده میکرد.امید؟حرفی نزدم.بلاخره گفت امیدم؟چشمانم را باز کردم گفتم:جانم ساغرم.روبه رویم نشسته بود مثل همیشه پاهایش را جمع کرده بود.لبخندی زدم انگار فکرم رو خوند که گفت:میدونی نمیتونم اونجوری بنشینم.