دانلود رمان بد شناس pdf از پفک نمکی با لینک مستقیم
دانلود رمان بد شانس pdf از پفک نمکی
دانلود رمان بد شانس از پفک نمکی با فرمت های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
دختری که بخاطر بدشانسی و کنجکاوی وارد ماموریت مخفیانه ای میشه و با رییس اون باند وارد رابطه ی بی دی اس امی میشه، بعد از مدتی پدر و مادرش کشته میشن و از ترس به این مرد پناه میاره اما بدون اینکه بدونه توی قتل پدرش و مادرش اون…
خلاصه رمان بد شانس
خودكار رو توي دستم فشردم و روي كاغذ به حركت در اوردم: روشنا خاكپور يكبار ديگه كشيدم : روشنا خاكپور با حرص به برگه اَي كه هنوز سفيد بود نگاه كردم خودكار و سمت دهنم بردم: ها ها ها برأي بار سوم روي كاغذ كشيدم نه انگار قصد نداره بنويسه
با ناراحتي رو به منشئ كردم : خانم ميشه لطف كنيد يك خودكار ديگه بديد؟ ابروي بالا داد و به خودكار توي دستم نگاه كرد: چه إيرادي داره؟
نمينويسه دستش رو به سمتم دراز كرد ببينم؟ خودكار و دستش دادم مگه دروغ دارم نمي نويسه خودكار و كمي روي برگه كشيد و دفتر و به سمتم برگردوند خانم اين به اين خوبي مينويسه! با تعجب به خودكار نگاه كردم و عذر خواهي كردم نفس عميقي كشيدم و خودكار و دوباره روي برگه كشيدم
باز هم ننوشت خودكار و روي برگه ام رها كردم و خودكاري از توي كيفم در اوردم روي برگه كشيدم
اه اين يكي رو كه تازه خريده بودم با حرص چشامو بستم و شروع به خط خطي كردن برگه كردم
بعد از چند ثانيه كه باز كردم حرص خوردنم چند برابر شد خودكاري كه دستم بود نوشته بود و برگه خط خطي شده بود علاوه بر اون خودكاري كه روي برگه رها كرده بودم رنگ پس داده بود